خیلی وقت ها
خیلی وقت ها میام اینجا عاشقانه بنویسم برایش اما میترسم ....
خیلی وقتها میام اینجا و منتظر میمونم بی خودی . فقط یک صفحه میزکار یا نگارش متن الکی جلوی روم بازه بی اونکه چیزی بنویسم .
خیلی وقت ها همکارام بهم میگن جوش نزن غصه نخور به خودت برس که جونی برات نمونده .
خیلی حرف ها خیلی چیزها رو از بقیه میشنوم اما از عشقم نع .
خیلی وقته بهم میگن بیخیالت شده نابود نکن خودت رو .
خیلی وقته میگن اگر محبتی از تو به دلش بود می اومد و حرفی میزد بهت .
دیوانه شدمممممممممممممممممممممممم .
اما گلم نمیفهمم که چرا این کارها رو کردی و میکنی هیچ نمیفهمم .
دوستت دارم .
خیلی وقتها فکر میکنم نع وقتی برای من داری .
نع دلت میخواد که برای من و بامن باشی .
نمیدونم درست یا غلط ولی اینها ذهنم رو .../.
بازهم دوست دارم.
نظرات شما عزیزان: